چمدان...

چمدان ها روی آب می روند
از رود ها می گذرند
از دریا ها می گذرند
از اقیانوس ها می گذرند
چمدان ها روی آب می روند
مثل آدم هایی که بی پا خواب هایشان را طی می کنند
تا در سرزمین های دیگری بیدار شوند.
چمدان ها و آدم ها
همیشه در اتاقی واحد گشوده می شوند:
جایی که کلید دوستی
قفل تنهایی را
پیدا می کند.
در چمدانی می گنجیم
اما نه زیر سقف یک خانه.
شاید برای همین است که کسی ما را همیشه با خودش
به شهرهایی غریب می برد ..
نظرات شما عزیزان:
|